خواستم از ... دیدم ...
خواستم از عشق بگم ، دیدم مگه عاشقم ؟
خواستم از فوتبال و سرباز کور شده بگم ، دیدم همه گفتن
خواستم از خودم بگم ، دیدم مگه بیکارم ؟
خواستم از اجتماع بگم ، دیدم گفتم ، حالا بیخالشم
خواستم از اقتصاد بگم ، دیدم نامردی که دیگه گفتن نداره
خواستم از سیاست بگم ، دیدم گُنگِ
خواستم از رفیق بگم ، دیدم دارم میسوزم
خواستم از درس بگم ، دیدم وقت تلف کردنِ
خواستم از دین بگم ، دیدم مگه وجود داره ؟
خواستم از گریه بگم ، دیدم یه چیز بی معنیِ برا شما
خواستم از محرم بگم ، دیدم تظاهرِ
خواستم از سینما بگم ، دیدم سانسورِ
خواستم از ... دیدم ...
میخواستم از همه چیز بگم ، دیدم ...
دیدم ... که ...
دیدم فقط یکیِ که هرچی ازش بگم کم گفتم
دیدم یکیِ که آخَرِشِ
دیدم ... که
خداست که ...
خداست که پریشب شرمندم نکرد
خداست که بخشیدم
خداست که همه جا مالِ منِ
خداست که همه جا میتونم روش حساب کنم
خداست که خیلی بزرگِ
خداست که ...
BeHZaD.r
حرفی بزن ، چیزی بگو()