بهانه ي دخترا:
1 - فاصله سني مون خيلي زياده(يعني خيلي از مرحله پرتي)
2 - من به تو علاقه به اون صورت ندارم (يعني خيلي بد هيکلي)
3 - من الان تو موقعيت بدي هستم (يعني دلم يه جا ديگه گيره)
4 - تقصير تو نيست تقصير منه (يعني عجب غلطي کردم با تو دوست شدم)
5 - من تو دوستيمون از هيچ کاري دريغ نکردم (يعني هر غلطي خواستم کردم)
6 - ديروز يه خواستگار دکتر داشتم (يعني زودتر بيا منو بگير
تو اين زمونه ... سيستم گرونه
همه مي خوان كانكت بشن، اما چگونه؟
رفته محبت ... هك شده عادت
كجا بي اف ... كجا جي اف ... كجا يه همدم؟
گلي تو دنيا ... لاگين نميشه
دنيا رو سرچش بكني پيدا نميشه
حالا واي واي واي واي واي حالا واي واي واي واي
سلام
دعا ميكنم كه حالشون خوب بشه.
و هميشه با خاطراتش زنده باشين
ايشالله بهتر شه
دل نوشته زيبايي بود
سلام مجدد . خوش بحالت كه هشتم شدي . امام رضا (ع) هم هشتم شد :-) . يه كد داخل قالب شماست كه باعث ميشه لوگوي هاي وبلاگت بچرخه و ثابت نمونه . اون را ميخواستم . البته اگه بلد باشي از قالبت برام بيگريش. اگه بلد نيستي كد قالب را برام كپي كن و بفرست تا خودم ازش استخراجش كنم . با ايميل بفرست. ازم ممنونم و تشكر ميكنم . حال مادربزرگت چطوره ؟ بهتر شده ؟
موفق باشي
دوستت دارم ، نه به خاطر شخصيت تو ، بلكه به خاطر شخصيتي كه من در هنگام بودن با تو پيدا مي كنم
وجود بزرگتر ها بركتي براي اعضاي خانواده
پدر بزرگا و مادر بزرگا يه نعمتن.. اين جمله خيلي زرد و تكراريه ولي به خدا درسته... همين الان خودت توي متنت هم نوشتي
تا هستن همه به بهانه ي اونها دور هم جمع ميشن .. يه جورايي هم صله ي رحم ، كم شدن كدورتها، ايجاد خاطره و دوستي (كه خودت بهتر ميدوني) كلي شيرين كاري و خاطره تلخ و شيرين ...
تجربيات و دانسته ها و ضرب المثلها و مهربونيهاشون كه كلا كنار ..
اميدوارم خدا عمر با بركت به مادربزرگت و همه ي مادر بزرگا بده . پدربزرگت رو هم خدا بيامرزه . اميدوارم تو هم به آرزوهات برسي.
سلام. من چهارمممم .. نياي براي منم بنويسي بعد از مدتها اين چهارمي رو شنيديا .. مث شقايق ... به جون خودم عمرا تا حالا چهارمي رو نشنيده بودي.
من دومم :-)
خدمتتون كه عرض كنم خدا انشاءالله مادربزرگت را شفا بدهد و سايه اش سالها بالاي سرت بمونه . موفق باشي
ديگه نميگم سلام!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
مادر بزرگا و پدر بزرگا هميشه مهربونن و محبتشون بي نهايته و ...
حتما مادر بزرگِ مهربون و دلسوزي داشتي که اينجوري ازش نوشتي...
و حتما که تو هم وفاداري که ازش ياد ميکني.
همينکه اينهمه درصد به تو رسيده شکر کن...محبت مادر بزرگو ميگم...
.......................................
بازم حس کنجکاوي من............اصلا بيخيال...اينبار نميپرسم ديگه.
اصلا به من چه كه بپرسم من نفهميدم الان مادر بزرگت كجاست؟