خیلی با خودم فکر کردم ببینم به عنوان آخرین پست چی بنویسم
خلی چیزها از قبل در ذهنم بوده که میخواستم بگم اما داشتم فکر میکردم کدوم برای امروز و حالا منسب است
تصمیم گرفته بود بگم یادش بخیر اما دیدم نمیشه
یادم افتاد به اون روزی که آقای ملاقولی پور ( کارگردان ) تو کانال .. بودن و داشتن در مورد فیلم میم مثل مادر صحبت میکردند به این نکته اشاره کردند
گفتن : بچه که بودم دوست داشتم بدونم چرا وقتی بچه به دنیا میاد گریـه میکند ؟
خودشونم جواب دادن : برای اینکه 2تا فرشته از جانب خدا میان تو شکم مادر که بچه را بیارن توی این دنیا و بچه فکر میکنن که میخوان بکشنش و به خاطر همین گریه میکنه و تا آخر عمر اون دو تا فرشته مراقبش هستند
از اون روز که این را شنیدم بعدشم توی 30نما بازم همن بحث تو فیلم دیده شد به مخم زد که بیام بنویسم
شاید اوشون درست گفته باشن اما منم میگم
منم میگم : دلیل گریه بچه شاید اینها باشه
1 – شاید فرشته ای درکار نباشه و چون داره به دنبا میاد و میدونه داره توی جایی میاد پر از خیانت . پستی . نامردی و ... و میدونه روزی به این لجنات آغشته میشه و دوست داره همونجا پیش خدا بمونه
2 – حالا فرضیه بالا با وجود فرشتگان و حرف آقای ملاقولی پور
3 – شاید فرشته باشه و فرشته میدونه داره به کجا با بچه میاد و بچه نمیدونه داره کجا میاد فکر میکنه چون با فرشته هاس داره خوب جایی میاد اما در آخرین لحظات میبینه که فرشته ها دارن گریه میکنن اونم بچس دلش به رحم میاد و با اون هم گریه میشه
4- همه فرضیه ها جای خودش اینم میتونه باشه که خدا میخواد بچه را با گریه کردن آشنا کرده باشه و به بچه بفهمونه که گریه خوب چیزی اما افسوس که تا بچس میدونه چی تا بزرگ شد دیگه گریه براش مفهومی نداره
حالا کدوم ؟؟؟
منتظر نظراتتون هستم که میتونه یک انرژی باشه برای من که امتحاناتم را خوب بدم
مرسی
بای تا های
حرفی بزن ، چیزی بگو()