از کوچکُ پیر ...
بچهی محتاجِ به پوشک و شیر ...
چرا خالی کردی رو سرشون موشکُ تیر ؟ ...
صدای جیغ ، تانک ، موشکُ ، پدافند ...
خبر میده از جنگِ نابرابر ...
از سر تا ته دنیا ، سرار ...
میبینیم این همه خواهر و برادر ...
همه زیر هجوم دشمن تیکه پاره شدن ...
ای خدا ...
اونا بی پشتن ...
خدا ...
اونا رُ کشتن ...
دشمنا در حال رشدن ...
خدا بیا پایین اینا همَ رُ کُشتن .
خدا به تو نگم ، به کی بگم من حرف دلُ ؟ ...
اینا میخوان با زور ببرن حرفُ جلو ...
تشویق واسه تشدیدِ کشتار جمع ...
ولی اینُ بشنو به عنوانِ هشدار من ...
آخره این جنگها تا زمانیِ که ...
بالاخره میرسه جنگ جهانی سه ... .
کاش تو پیچش مو میدیده من فقط مورُ
ولی ...
جلوتُ میبینه من فقط دورُ .
آره ، واقعا ای کاش ...
ای کاش کمی درکُ فهم داشتی ...
کاش گریهی بچه را میفهمیدی ...
کاش میدانستی که ...
اما ، این ای کاشها چه فایده ؟ ... تو که نمیفهمی ! .
چند سالِ داری مثل سگِ ولگردِ حروم خور ...
از این ورِ دنیا میری اون ورِ دنیا تا یه وجب خاکِ یه جایی را بگیری ؟! ...
هان ؟ ... دِ بِنال حروم خورِ ولگرد ... !
چقدر رفتیُ هیچ کاری نتونستی از پیش ببری ؟ ... لال مردی ؟!
اجدادِ جدت ! رفتن سراغ فلسطین و غزه ...
اما نه اونا ، نه تو ، و نه هیچکس دیگری نمیتواند وجبی از فلسطین ، یا هرجایی دیگر را بگیرد ...
این چند خط باشه ...
تا بدونی من تو نمیشم ، پستُ زلیل نمیمیرم ! ...
تا خدای مردمِ غزهی در محاصره بدونِ و بگوششون برسونِ ...
برسونِ ، که یه بچه 17-18 سالِ اینجا - ایرانِ پاک - به یادشونِ ...
بهشون بگو ... ( خدا بگو )
بمیرم واسه چشمای نم دیدت ...
میدونم هستی در آرزوی امنیت ...
تا روزی که جنازم بره قبرستان ...
کارم دعاس ، خدا به من قدرتی بسپار ...
همه دنیا پر کنم از بوی تو ( خدا ) ...
همهی دشمنا شرمندهشن از روی تو ...
حرفی بزن ، چیزی بگو()