سلام...
يه نوشته كه نماديه از جامعه اي كه داريم تووش پرسه مي زنيم...
يه كم مطلق نيست؟..تا اونجايي كه يادم مياد اين مشكلات از زمانهايي دور بوده...هر روز يه رنگ و لعاب داره منتها...
فكر مي كنم حرف تا عمل فاصلش خيلي كمه و خيلي زياد...مرد ميخواد حرف بزنه و پاش وايسه..منتها اون كه حرفا رو زد و رفت تا يه حدي هم عمل كرد نميشه يه طرفه به قاضي رفت.
الان اگه جامعه اينطوري شده واسه ي حرفاي اون بنده ي خدا نيست...(البته اگه درست گرفته باشم) واسه ي برداشتهاي اشتباه و راه اشتباه امروزياس...
سياست و جامعه داري اونموقعي توو جامعه ي ما قشنگ ميشه كه مدرن باشه و به روز...نه همون برخوردا و رفتاراي سالهاي دور!!! (امليسم!!!)
هر چند يه چيزي رو نميشه ازش گذشت كه بعضي جوونا واقعا حقشونه كه از اين بلاها سرشون بياد.
دست به قلمت قشنگه...يه نوشته ي از جامعه با قلم ادبي اونم ادبيات نوشته هاي تو...ميدوني ادبياتي كه به كار ميبري توو نوشته هات دلنشينه...موفق.