سلام رفيق شفيق
بازم تبريك مي گم عيد رو به شما دوست گل
در مورد آپ هم بايد بگم » واقعا جون هاي زيادي رو مي شناسم که به نامردي خيلي ها و دست زمونه به زور دارن پير مي شن و همينطور پير هاي زيادي که از ياد رفتن و اين باعث شرمساريه واقعا ...
عليرضا
يه چيز ديگه يادم رفت بگم...
ممنون از اين همه لطف و محبتت توو اين مدت...شرمندم كردي
--------------
گل باشي و عمر گل نباشي...
قربونت.
تا بزودي
چقدر زود دچار فراموش كردن مي شيم، حتي زودتر از آدم و حوا!
چقدر زود دلمون سنگ مي شه! چقدر زود ملايمت و قشنگيه بچه گي رو ميديم به باد!
دقيقا زماني كه فكر مي كنيم توو اوج قدرت و پيشرفت و جووني و نشاط و... هستيم نمي دونيم فُسيليم..توو يه فيلم فكر كنم حس پنهان بود كه حامد بهداد مي گفت:همه حيوونا بعد از مردن فُسيل ميشن اما ما آدما قبل از مردن...اون موقع كه داشتم ميديدمش(فيلمو) فكر مي كردم شايد حرف خوبي نباشه در مورد ما آدما...اما حالا كه متنتو خوندم حداقل در مورد خودم فكر مي كنم اينجووريم..فسيل شدم قبل از مرگم!( وقتي آدم فراموش كنه بعضي چيزا و بعضي كسا رو يعني فسيل شده ديگه)
--------------------
در موردِ زهرا امير ابراهيمي هم: البته خطا، از هر ديد كه بهش نگاه كني خطاست هر چند هر كدوممون داريم به نوعي مرتكب مي شيم منتها خيلي پنهاني و به دور از چشم ديگران! و شايد هم هيچوقت آشكار نشه...و همين خودِ ما كه مرتكب خطاهاي زيادي مي شيم روز مره يه زماني اونا رو نشستيم به قضاوت و چه قضاوتها و چه رأي هاي ناعادلانه اي داديم!!!اميدوارم هر جا هست روزگار براش سنگين نگذره.
در موردِ موردِ بعدي هم اينكه تو هم مردي هم بزرگ، اينو به راحتي ميشه از نوشته هات فهميد...
تازه از قرار 90 هم كه شدي ما نبوديم ...تازه يه چيز ديگه گفتي: تازه كجاهاشو ديدم...احتمالا از مردا هم يه چن تا قدم زدي جلو...
---------------
اميدوارم هميشه همينجوري بزرگوار با قلب پر از محبت بموني و باشي
سلام به دوست عزيزم
عيدت مبارك...
وبلاگ خيلي زيبايي داري...
موفق باشي..دوست داشتي بهم سر بزن...
سلام به دوست عزيز خودم
خدمت رسيدم عيد قربان رو بهت تبريك بگم ...
دوست عزيز عيدت مبارك
تا بعد عليرضا
يادشون بخير...
ببنيم... مرد شدنو بزرگ شدن هنره؟ نامرد بودن چي؟!
salam . gozashtane nazare birabt khodesh ye nopoletike , mafhoome dadash???????????!!!!!!!!
سلام به همه....نميدونم چي بگم..خواستم اينو بگم كه اون زماني كه بهبه ي اون خبرا درباره خانوم امير ابراهيمي بود من خودم رو قاطي نكردم...تا همين 2 ماه پيش كه عاشق كسي شدم كه شباهت بي نظيري به زهرا امير ابراهيمي داشت...وقتي باهاش آشنا شدم و شناختمش..و با هم همراه شديم...وقتي اون مظلوميت رو توي چشماش ديدم فهميدم كه ممكنه يه آدم بيگناه هم يه روز اشتباه كنه..يه گول بخوره يا هر دليلي كه زهرا به اون گرفتار شده بود...
از اون روزي كه من با س...آشنا شدم...نميدونم چرا اينقدر دلم براي زهرا ميسوزه..باور كنيد حاضرم هر كاري كه از دستم بر مياد واسش انجام بدم..حالا ميخواد هر جاي دنيا باشه...
كاش حد اقل يه ايميل ازش داشتم....
زهرا دوستت داريم
Hala rooze daneshjoo ham mobarak dige masalan!!!!
من كه فكر ميكنم يكي از همين از يادرفته ها خود مائيم.. منظورم اينه كه، اونا حداقل يه اسمي براي خودشون دست و پا كردن حالا بعدش چي شد كه فراموش شدن بماند. ولي خود ما چي.. اصلا نيستيم.. يعني فكر ميكنيم كه هستيم.. ما حتي الانشم بود و نبودمون به جايي بر نميخوره.. پس بايد اول به حال خودمون يه فكري بكنيم..
ضمنا مردي و مرد شدن حتما نياز به سن و سال زياد نداره ها..
سلام رفيق چطوري
آپ خواندي بود ... دستت طلا
منتظرتم